موقعیت تاریخی

 

 

 

كاوش ها و يافته هاي باستان شناسي در دشت قزوين، نشانگر مرحله يكجانشيني و كشاورزي در هزاره هفتم قبل از ميلاد و برخورداري ساكنان آن از صنايع اوليه و نظام اجتماعي است. منازل مسكوني ، معبد ، كارگاه هاي صنعتي ، اشياي زينتي ، مجسمه ها ، انبارهاي غلات و… از تمدن دير پاي مردمان اين ناحيه در هزاران سال پيش حكايت دارند . قزوين را در نوشته هاي قديم اروپاييان شهر باستاني " آرساس " يا " آرساسيا " و در تاريخ يونان شهر قديمي " راژيا " ناميده اند . قرار گرفتن آن بر سر راه " جاده ابريشم " سرنوشت قزوين را با فراز و فرودهاي تلخ و شيرين گره زده است.
منطقه كاسپين كه از روزگاران پيشين،سرزميني آ‌باد و پرجمعيت بود، در زمان ساساني رونقي ديگر يافت و با بناي شهرستان شاپوري- كه آن را شادشاپور نيز مي خواندند – چهره اي متفاوت پيدا كرد و به خاطر موقعيت ويژه اش، پذيراي نظاميان و جنگاوران سلحشور هم شد و از قلعه و برج و بارويي مستحكم برخوردار گشت.
روند شهرسازي و گسترش مناطق مسكوني در قزوين، پس از ورود اسلام به اين سرزمين در سال ۲۴ هجري شتابي دو چندان گرفت و در مدتي كوتاه به عنوان " باب الجنه" يا " دروازه بهشت" ناميده شد.
به روايت بلاذري در فتوح البلدان سعيدبن عاص بن اميه در سالهاي پيش از ۳۵ هجري قزوين را " شهري استوار و آباد" مي كند و ورود چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهي ربيع بن خثيم در سال ۳۶ هجري با فرمان اميرالمومنين علي(ع) سيماي قزوين را دگرگون مي سازد.
اقدام محمدبن سنان عجلي در حدود سال ۹۰ هجري گام بزرگ ديگري در توسعه شهر محسوب مي شود و زمينه ساز ساخت دو شهرك مهم " مباركيه و مدينه موسي " در كنار شهر كهن قزوين در سالهاي پيش از ۱۶۹ هجري مي گردد. به دنبال سفر هارون الرشيد در سال ۱۹۲ هجري به ايران و مشاهده پاكبازي مردمان شهر، به دستور وي مسجد جامع عتيق قزوين بنا شده، بارويي گرداگرد شهرك هاي اقماري پيرامون قزوين كشيده مي شود و چنان كه ابن فقيه همداني و رافعي گزارش كرده اند، كلان شهر قزوين شكل مي گيرد.
وسعت شهر قزوين در سال ۲۵۳ هجري را مي توان از روايت تاريخ گزيده دريافت كه پس از بركشيدن حصار شهر توسط موسي بن بوقا، داراي دويست و شش برج و هفت دروازه بوده است.
تعمير باروي شهر در سال ۳۷۳ هجري به وسيله صاحب بن عباد – وزير دانشمند آل بويه – و بناي صاحب آباد در شمال شرقي شهر، بازسازي آن در سال ۴۱۱ توسط امير شريف ابوعلي جعفري، اقدامات گسترده عمراني امير خمارتاش عمادي در دهه نخستين سده ششم و ساخت باروي تازه اي از آجر به سال ۵۲۷ نشان از توسعه دائمي شهر دارد .
انتخاب الموت به عنوان مركز اسماعيليان نزاري و چالش هاي فرهنگي ، سياسي و نظامي مربوط به آن ، منطقه قزوين را حدود ۲۰۰ سال به كانون اصلي رويدادهاي مهم كشور تبديل كرد و بارها شاهد لشكر كشي هاي ميليوني و آثار ويرانگر آن بود . هرچند اميران سلجوقي ناگزير از فعاليت هاي عمراني نيز بودند و آثار پراكنده سلجوقي در جاي جاي استان نشانگر اين نكته و گسترش قزوين در قرن ششم هجري است .
مولف " آثار البلاد" قزوين را در آغاز قرن هفتم – پيش از حمله مغول –چنين توصيف كرده است: " شــهري بسيــار بزرگ و پر جمعيت است. در دشتي بسيار پهناور و هموار بنا شده و مهندسان در بناي شهر نقشه اي كشيده اند كه نظيرش وجود ندارد. زيرا دو شهر است يكي در آغوش ديگري آرميده. شهر كوچك را كه در وسط قراردارد شهرستان مي نامند كه براي خود دروازه و بارو دارد. شهر بزرگتر كه پيرامون شهرستان واقع شده داراي برج و باروي ديگري است. باغستان ها و تاكستان ها گرداگرد باروي خارجي شهر دوم را فراگرفته و پس از آن كشتزارهاي سرسبز دو شهر را در بر دارد و دو رودخانه ديزج و ارنزك از آن مي گذرد".
وسعت اين شهر در هنگامه حمله ويرانگر مغول به ايران به حدي رسيده كه به گزارش مستوفي در ظفرنامه افزون از يك ميليون نفر جمعيت داشته است. شهر قزوين در دوره ايلخاني پس از ركودي نسبي دوباره زندگي خود را باز مي يابد و چنان كه جهانگردان آورده اند در زمان تيموريان پس از سمرقند بزرگترين و آبادترين شهر ايران بوده است.
انتخاب قزوين به عنوان تختگاه صفويان در قرن دهم علاوه بر بازنمايي اهميت شهر، دوره درخشاني از عمران و توسعه شهري را رقم مي زند كه درآثار سفيران و بازرگانان غربي كه به ايران آمده اند مشهود است. طراحي و ساخت نخستين خيابان ايراني ، چهارباغ ها، ميدان ها، كاخ ها، مدارس، مساجد، بوستان هاي شهري و … كه به الگويي براي شهرسازي در سراسر ايران تبديل شد از اين شهر آغاز مي گردد. حتي انتقال پايتخت در قرن يازدهم نيز رنگ فراموشي به آن نمي زند و تا پايان دوره افشاريان شاهد سازه هاي فراواني در جاي جاي شهر هستيم كه عمارت باشكوه ايوان نادري از آن جمله است.
در سراسر دوره قاجاريه، قزوين به عنوان يك منطقه حاكم نشين مستقل مرتبط با پايتخت مطرح بود و با وجود ركود نسبي اقتصاد و فرهنگ در آن دوره از اندك مراكز پر رونق و تپنده ايران به شمار مي رفت.
پايداري قهرمانانه مردم اين سامان در برابر هجوم سپاه خونخوار مغول و يورش ويرانگر تيمور، به ويژه وارد كردن نخستين شكست به مهاجمان افغاني در دشت قزوين پس از سقوط اصفهان از نقش انكار ناپذير قزوينيان در تاريخ ايران حكايت دارد . مشاركت مردم قزوين در نهضت ضد استبدادي مشروطه سر آغاز فصل نويني در تاريخ معاصر كشور ماست كه تا انقلاب اسلامي تداوم مي يابد.
پس از بي مهري هاي دهه دوم و سوم در چهاردهمين سده خورشيدي و تخريب بناهاي شكوهمندي همچون ايوان و حياط نادري، عمارت خورشيد، عمارت ركنيه، دروازه ها و … ، رفته رفته استان قزوين به سوي عمران شهري گام برداشت واين روند با استقرار تشكيلات استاني از خرداد ۷۶ به بعد شتابي بيش از پيش گرفت.

 

 

 

منبع: کتاب قزوین آیینه تاریخ و طبیعت ایران-محمدعلی حضرتی ها