حمام حاجمیرحسن
گرمابه حاج میرحسن مربوط به دوره قاجار است و در قزوین، خیابان مولوی، کوی دهنه دیمج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۶۲۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
یکی از حمام های مشهوری که ادیب الممالک از آن نام می برد حمام حاج میرحسن است؛ با توجه به اسناد موجود این حمام قدیمیترین حمام قاجاری قزوین است چراکه در سرلوحه سندی مربوط به تاریخ 1215 قمری از حاج میرحسن با عنوان جنت مکان، صفتی خاص درگذشتگان یاد شده است.
با توجه به این نکته تاریخ احداث حمام پیش از سال 1215 قمری است، از سوی دیگر حمام حاج میرحسن از معدود حمامهایی است که از آسیبهای ناشی از نوسازیها و خیابانکشیهای دوره پهلوی در امان مانده و ساختار کلی خود را حفظ کرده است.
حمام حاج میرحسن در واقع یکی از عناصر مهم و مجموعهای شامل حمام، آب انبار، کاروانسرا و منازل اعیانی نه چندان تجملی بوده که نقش اساسی در شکلدهی و توسعه محله دیمج داشته است.
بانی حمام (حاج میرحسن)، پسر میرهادی و نوه میرشاه طالقانی، از سادات معظم قزوین بوده که هنگام تسخیر قزوین به دست افغانها، به طالقان گریخت؛ بعدها فرزندان او به قزوین آمدند و حاج میرحسن در میان نوادگان میرشاه مقبول عامه شد و ریاست و بزرگی یافت.
بازماندگان حاج میرحسن پس از تشکیل اداره آمار و ثبت احوال، نام خانوادگی امیرشاهی را به سبب انتساب به میرشاه طالقانی برای خود برگزیدند.
این حمام در خیابان مولوی که پیش از نوسازیها و خیابان کشیهای دوره پهلوی بستر رودخانه دزج بوده و در کوچه خطیبی بنا شده است،این کوچه در بافت کهن شهر در محله دیمج قرار دارد؛ دیمج یکی از محلات شانزدهگانه قزوین در دوره قاجار بوده است.
فضاهای اصلی در حمامهای قدیمی به گونهای از یکدیگر تفکیک شدهاند که دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضای مجاور تنظیم شود و از خطر بیماری فرد به دلیل ورود به فضای گرم و خروج ناگهانی به فضای سرد تا حدود زیادی پیشگیری شود که این قاعده در حمام حاج میرحسن نیز رعایت شده است.
مساحت حمام 850 متر مربع و دارای تمام عناصر اصلی حمامهای قدیمی ایرانی شامل هشتی ورودی، بینه، میان در، گرمخانه، خزینه و چال حوض است.
این حمام در داخل زمین واقع شده و بام آن حدود یک مترو نیم از سطح کوچه ارتفاع دارد؛ این شگرد علاوه بر اینکه امکان سوار شدن آب قنات را به حمام فراهم می آورده، تبادل حرارتی را در زمستان و تابستان میان داخل حمام و فضای خارج آن به حداقل میرسانده است؛ همچنین قرار گرفتن بنا در دل زمین مقاومت آن را در برابر خطر زلزله افزایش میداده است.
کتیبه ای به خط نستعلیق بر روی سنگ سیاهی حجاری شده که بر فراز در ورودی نصب شده است. متن کتیبه به این شرح است: "حمام پاک باصفا، زیبا بنای دلگشا، تعمیر شد این حمام، از همت حاجی بابا، 1370"، این کتیبه مربوط به تعمیر حمام در سال 1370 قمری است.
در ساخت و نحوه معماری تمامی گرمابهها در سراسر ایران، چند قسمت کاملاً مشترک لحاظ میشده که شامل هشتی ورودی، سربینه، میاندر و گرمخانه میباشد.
سربینه معمولاً دارای مکانهایی که به عنوان رختکن استفاده میشده است، سربینه گرمابه حاج میرحسن نیز دارای غرفههایی میباشد که به همین منظور مورد استفاده قرار میگرفته است.
میاندر نیز معمولاً به شکل راهرویی مستطیل شکل قرار داشته و آبریزگاه در این قسمت تعبیه می شده که میان در گرمابه حاج میرحسن دارای آبریزگاه و نوره کش خانه بوده است.
پس از این بخش به فضای گرمخانه میرسیم که اصلی ترین بخش گرمابه محسوب میگردد، در این حمام، گرمخانه فضایی چهار وجهی است که پوشش سقف آن گنبدی و دارای نورگیر است.
نصب نورگیرهایی موسوم به جامخانه با سوراخهایی که داخل آنها شیشههای محدب قرار داشت به منظور حداکثر استفاده از نور طبیعی برای حمام بوده است زیرا طراحی حمامها به گونهای بوده که کمترین تبادل حرارتی را با فضای بیرون داشته باشد.
این موضوع و نیز رطوبت موجود در حمامها امکان استفاده از وسایل روشنایی همچون پیهسوز و چراغ را به حداقل ممکن میرسانده و در صورت ضرورت گرمابهدار برای پیشگیری از آلودگی هوای حمام پس از رفع ضرورت، چراغ را در خارج از حمام خاموش میکرده است.
خزینه در ضلع شمالی گرمخانه واقع است و دو دستک (حوضچه) در دو طرف خزینه قرار داشته که اکنون پر شده است.
معمولاً دسترسی به تون به دلیل موقعیت آن که در پشت خزینه واقع میشده از طریق بام حمام میسر بوده که در پشت خزینه واقع است؛ تون زیر دیگ خزینه حمام قرار داشت و دود ناشی از احتراق مواد آلی نظیر خارو خاشاک، برگ های خشک و فضولات حیوانی، در آغاز توسط دودکشی که مستقیماً از تون به بام راه داشته خارج می شده است.
پس از آنکه آتش کاملاً شعلهور میشد، این دودکش را مسدود کرده و دود و گرمای ناشی از احتراق را وارد شبکهای به نام گربهرو در زیر حمام می کردهاند.
ابعاد مسیر گربهروها به گونهای است که یک انسان بتواند با حالتی خمیده داخل آن رفته و آن را تمیز کند.
عبور دود گرم از زیر گرمخانه و بینه منجر به گرم شدن فضای گرمخانه و بینه میشده و سرانجام به بام راه می یافته، تعداد گربه روها در زیر بینه بسیار کمتر از گرمخانه بوده است.
آب مورد نیاز حمام را در گذشته قنات خمارتاشی که از محلات دیمج و سکه شریحان میگذشته و نیز قنات شاه که مظهر آن روبه روی حمام شهید بوده تأمین می کردهاند؛ در حال حاضر چال حوض این گرمابه نیز اکنون به آمفی تئاتر تبدیل شده است.
کلمه و مفهوم حمام در اشعار برخی شعرای ایران نیز آورده شده که بعضی از آنها به طور کلی از آن یاد نموده و برخی همچون مولانا و اوحدی مراغهای به جزئیات آن نیز پرداختهاند که گاهی برای بیان برخی مطالب از استعارههای که در ارتباط با حمام به کار میبردند نیز استفاده نمودهاند، به طور مثال مولانا همه عالم را ناچیز چون نقش در گرمابه میداند و در بیت زیر منظور خود را این گونه بیان میدارد:"دیدم همه عالم را نقش در گرمابه ، ای برده تو دستارم هم سوی تو دست آرم."
گاهی برخی از این اشعار به معرفی شغلهای موجود در حمام مانند آوردن هیزم، دلاکی، گرمابهبانی، گُلخَنی و ... نیز اشاره داشته اند، مولانا در بیتی دیگر به دو شغل اشاره می کند، در این بیت او وسیله سوخت حمام را سرگین معرفی میکند:"اغنیاء ماننده سرگین کشان، بهر آتش کرد آن گرمابهبان"
همچنین رایج بوده که پول حمامی (گرمابهدار) را ندادن نوعی معصیت است و مرسوم بوده که در ایام قدیم سیم گرمابهدار را به موقع و اکثراً در پایان استحمام پرداخت میکردهاند، چنانکه انوری در دیوان خود میسراید:"سیم گرمابه نداری به زنخ باد مسنج، نان یک ماهه نداری به لگد آب مسای"
پاکی و نظافت از دیرباز و پیش از ورود اسلام به ایران با وجود آیین زرتشت بسیار مورد توجه ایرانیان بوده و پس از ورود اسلام به ایران نیز توجه به این مسئله تقویت گردیده و موجب اهمیت یافتن بیشتر مکانهایی نظیر حمام ها شد.