بافتنی های سنتی

 

 

 

 

تاریخچه

 

هانس ای.ولف در کتاب خود به نقل از یک پژوهشگر نساجی ایران می نویسد:

 

هرچقدر هم که اطلاعات ما درباره سایر جنبه های یک تمدن کم باشد،وقتی که به فن بافندگی و پیچیدگی و بیشمار همراه با مهارتی برخورد می کنیم، می توانیم استنباط کنیم که جامعه مورد بحث، بسیار پر مشغله و سطح زندگی آن بسیار پیشرفته بوده است، و هنگامی که روش های فنی این صنعت از یک جا، به جای دیگر منتقل شود، می توانیم نتیجه بگیریم که سایر کارهای فنی و هنری و احتمالا عقاید اقتصادی و سیاسی و معنوی نیز در همان جهت سیر کرده است.(وولف،۱۵۵:۱۳۷۲ )

ایران در زمینه نساجی و بافندگی از موقعیت جغرافیایی مرکزی خود ،بهترین سود را برده است. ابریشم بافی در خاور دور، استفاده از پشم گوسفند برای بافت قالی توسط شبانان آسیای مرکزی، بافتن پشم و کتان توسط آشوری ها و کاربرد پنبه در نساجی بوسیله هندیان، از جمله تجربه هایی است که ایران درطول تمدن خود درافزایش دانش نساجی از آن بهره جسته است .ولی هرگاه بافنده  ایرانی روش جدیدی را اقتباس می کرد بی درنگ آن را با راه و روش خود تطبیق می داد و تلاش می کرد تا از لحاظ فنی آن را بهبود بخشد. اگر چه برخی اختراعات بنیادی در خارج از کشور به وجود آمده ، ولی اغلب، تکمیل آن در ایران صورت گرفته و ایران برتری خود رادر زمینه ی پارچه بافی به مدت بیش از ۱۵۰۰ سال حفظ کرده است(وولف هانس.ای، صنایع دستی کهن ایران،ترجمه سیروس ابراهیم زاده،نشر و آموزش انقلاب اسلامی ،تهران،۱۳۷۲) تاریخ  نساجی در ایران به آغاز عصر نو سنگی می رسد، در حفاری هایی که در سال های ۱۹۵۰در غاری نزدیک دریای خزر به عمل آمده، قطعات پارچه ی بافته شده ای از پشم  گوسفند و موی بز به دست آمده و با روش سال یابی کربن ۱۴ معلوم شده که مربوط به ۶۵۰۰ سال ( با اختلاف ۲۰۰ سال) ق.م است . دوک سره و خامه هایی در خانه های اولیه ی فلات ایران پیدا شد که تاریخ  آن به ۵۰۰۰ سال ق.م می رسد واین خود نشان دهنده ی آن است که این صنعت در آغاز عصر نو سنگی ادامه داشته است. نقش پارچه های روی دو تبر مسی که در حفاری نزدیک شوش کشف شده و مربوط به ۳۵۰۰تا ۳۰۰۰ سال ق.م است، نشان می دهد که بافندگی و حتی ریسندگی و قیچی کردن پشم در آن زمان متداول بوده است..(همان :۱۵۳ ص)

 

جوراب بافی در قزوین

 

بافت جوراب های پشمین از قدیمی ترین دستبافته ها و هنر های سنتی استان قزوین به شمار می رود و تقریبا در تمامی مناطق استان، نظیر الموت (روستاهای اویرک، وشته،  علی آباد و …) ،آبیک و … بافته می شود.از انواع آن می توان به جوراب های ساق بلند، که بیشتر برای مردان کاربرد دارد و جوراب های ساق کوتاه که بیشتر برای زنان از آن استفاده می شود، اشاره کرد.

در برخی از مناطق جوراب ها کاملا ساده بافته شده، و در برخی نقاط مانند روستای "اورکن کرد" ،" گازرخان" و "کلنجین" بنا به سلیقه بافنده نقوشی روی آن انداخته می شود.جوراب پشمی در گویش محلی به نام های "جوراو" و "جورف"نیز معروف است. از انواع این دست بافته ها می توان به موارد زیر اشاره کرد.

 

جوراب ترمه

 

نوعی جوراب پشمی که دارای نقوشی است که با استفاده از هفت رنگ بافته می شود و به علت استفاده از نخ های پشمی در رنگ های مختلف، بسیار ضخیم بوده و در زمستان های سرد مورد استفاده قرار می گیرد.

 

ارمنی باف

 

ارمنی باف نوعی جوراب ساده

 

ابزار و مواد اولیه:

 

جهت بافت از پنج میلة کوتاه فلزی یا چوبی استفاده می شود.همچنین در گذشته جوراب ها صرفا" با پشم بافته می شد، اما امروزه از کاموا نیز برای بافت استفاده می شود.

 

روش بافت:

 

در بافت جوراب از پنج میلة کوتاه بافتنی استفاده می شود که طول هر یک حداکثر ۱۵ سانتی متر می باشد و به تناسب قسمت های مختلف جوراب، از دو تا پنج میله برای بافت استفاده می کنند. جوراب های بافته شده به این روش کاملا یکدست و بدون درز می باشند.