چادر شب بافی

 

 

 

 

تاریخچه

 

ایران در زمینه نساجی و بافندگی از موقعیت جغرافیایی مرکزی خود ،بهترین سود را برده است. ابریشم بافی در خاور دور، استفاده از پشم گوسفند برای بافت قالی توسط شبانان آسیای مرکزی، بافتن پشم و کتان توسط آشوری ها و کاربرد پنبه در نساجی بوسیله هندیان، از جمله تجربه هایی است که ایران درطول تمدن خود درافزایش دانش نساجی از آن بهره جسته است .ولی هرگاه بافنده ایرانی روش جدیدی را اقتباس می کرد بی درنگ آن را با راه و روش خود تطبیق می داد و تلاش می کرد تا از لحاظ فنی آن را بهبود بخشد. اگر چه برخی اختراعات بنیادی در خارج از کشور به وجود آمده ، ولی اغلب، تکمیل آن در ایران صورت گرفته و ایران برتری خود رادر زمینه ی پارچه بافی به مدت بیش از ۱۵۰۰ سال حفظ کرده است(وولف هانس.ای، صنایع دستی کهن ایران،ترجمه سیروس ابراهیم زاده،نشر و آموزش انقلاب اسلامی ،تهران،۱۳۷۲) تاریخ نساجی در ایران به آغاز عصر نو سنگی می رسد، در حفاری هایی که در سال های ۱۹۵۰در غاری نزدیک دریای خزر به عمل آمده، قطعات پارچه ی بافته شده ای از پشم گوسفند و موی بز به دست آمده و با روش سال یابی کربن ۱۴ معلوم شده که مربوط به ۶۵۰۰ سال ( با اختلاف ۲۰۰ سال) ق.م است . دوک سره و خامه هایی در خانه های اولیه ی فلات ایران پیدا شد که تاریخ آن به ۵۰۰۰ سال ق.م می رسد واین خود نشان دهنده ی آن است که این صنعت در آغاز عصر نو سنگی ادامه داشته است. نقش پارچه های روی دو تبر مسی که در حفاری نزدیک شوش کشف شده و مربوط به ۳۵۰۰تا ۳۰۰۰ سال ق.م است، نشان می دهد که بافندگی و حتی ریسندگی و قیچی کردن پشم در آن زمان متداول بوده است..(همان :۱۵۳ ص)

 

چادر شب در قزوین

 

استان قزوین با پیشینه ای چند هزار ساله و همجواری با استانهای گیلان و مازندران دارای آثار ی ارزشمند از هنر و صنایع دستی مشترک مردمان این منطقه می باشد ا ز جمله دستبافته های سنتی ، گلیم جاجیم چادر شب و … .

این دست بافته ها دارای تنوع زیادی هستند و غالبا به صورت زیر انداز و رو انداز و البسه و بقچه و رختخواب پیچ و… مورد استفاده قرار می گیرند که اغلب این دستبافته ها ماحصل دسترنج زنان روستایی است که به منظور رفع نیاز های روزانه رونق یافته اند و به مرور زمان و روی کار آمدن نمونه های ارزان ماشینی و دسترسی آسان و کاربرد خود را از دست داده و کم کم رو به فراموشی نهاده است و با از بین رفتی منابع تولید چون کشت پنبه وکمرنگ شدن دامپروری و دسترسی به مواد اولیه کارخانه ای و تغییر الگوی های زندگی و گرایش به الگو های شهر نشینی تداوم تولید آن ها از بین رفته است. در استان قزوین،منطقه الموت بیشترین نقش را در تولید انواع دست بافته های داری و نساجی سنتی دارا می باشد. این دست بافته ها با دستگا ه های ساده دو وردی و چهار وردی بافت پارچه تولید می گردد.

سرزمین الموت: الموت بخشی از حوزه آبریز کاسپین است که در شمال شهر قزوین جای گرفته است. و در تقسیمات جغرافیایی به دو منطقه رودبار الموت (االموت شرقی)و رودبار شهرستان(الموت غربی) تقسیم شده است .

 

چادرشب

 

چادر شب در بسیاری از مناطق ایرانی بخصوص در روستاها بافته می شوداستان قزوین، در راستای حفظ و احیای این دستبافته زیبا اقدام به طراحی اقلامی نظیر رو تختی ،پرده، کلاهک آباژور ،کوسن، روکش مبل ، رو میزی و…نموده است.

 

نقش و رنگ:

 

معمولا نقوش چادرشب با توجه به کاربرد آن متفاوت می باشد. گاه هندسی به صورت خانه های شطرنجی در رنگهای مختلف و خانه های ریز و درشت متناسب با سلیقه بافنده تولید می شود وگاه بصورت راه راه با رنگهای سفید و آبی که بوسیله نیل رنگ آمیزی شده و به عنوان سفره از آن استفاده می شود که در الموت به آن ایزار می گویند. همچنین ساده و تک رنگ می باشد، که به رنگهای کرم و از جنس پشم به عنوان پرده و از جنس پنبه به رنگ سورمه ای برای لباس از آن استفاده می شود.

 

مواد اولیه:

 

به طور کلی الیافی راکه در نساجی و دستبافته های سنتی مورد استفاده قرار می گیرد،می توان به دو طبقه ی اصلی الیاف طبیعی و مصنوعی تقسیم کرد:

الیاف طبیعی خود شامل معدنی، مثل آسبست. حیوانی، نظیر ابریشم و پشم وگیاهی ، که از چها قسمت" دانه" مانند پنبه ." برگ "، شامل سیسال". ساقه" همچون کتان کنف ، چتایی و رامی و" میوه" نظیر نارگیل تشکیل می گردند.

الیاف مصنوعی نیز بر پایه الیاف غیر آلی، مثل الیاف شیشه، ترکیبی، مثل نایلون و پلی استر، آکرلیک و تریلن. و باز یافتی نظیرویسکوزرایرون، دی استات، تری استاتو کوپر آمونیوم تقسیم می شوند.

این محصولات در این مناطق از الیاف پنبه ای و پشمی به سه شکل پشم خالص و ترکیب پنبه و پشم وپنبه خالص تولید می شوند.

پنبه: معروف است که مردان جنوب هند احتمالا از جمله ی اولین مبدعان تولید پنبه و کاربرد آن در نساجی بوده اند،زیرا توانستند کشت پنبه را توسعه داده به روش های مختلف در پارچه بافی از آن بهره جویند(وولف ص۱۵۵) .الیاف پنبه در امتداد طولی ، پیچیدگی و تاب خوردگی زیادی دارد. این خاصیت ، به تشکیل نخ محکم کمک می نماید. به همین دلیل از نخهای پنبه ای برای چله کشی قالی و گلیم و بسیاری از دستبافته ها استفاده می شود.

در گذشته کشت پنبه در روستاهای الموت صورت می پذیرفت ولی در حال حاضر در محل تولید نمی شودو از بازار های قزوین و استانهای همجوار از جمله استان مازندران تهیه می گردد.

پشم: مصارف پشم در منسوجات به دوران بسیار قدیم و به احتمال نزدیک به یقین تاریخچه مصرف آن به دوران نو سنگی برمی گردد. از این دوره، فسیل های استخوان های گوسفند همرا ه بقایای وسایل پخت و پز یافت شده است. پشم کهن ترین الیافی است که در بافندگی ایران به کار رفته است . اهلی کردن گوسفند نیز احتمالا در فلات ایران آغاز شده است.(وولف ص۱۵۹)

 

ابزار و تجهیزات:

 

ابزار های مرحله ریسندگی و تهیه نخ جهت بافت شامل:

 

شانه ، دوک ، قیچی

پس از چیدن و شستن پشمها ، به وسیله شانه آن را باز کرده و نخ ریسیده شده دور ابزاری به نام دوک که شامل دو قسمت پایه چوبی که به آن در منطقه الموت (دسیلیه ) میگویند و سر دوک که به آن(کتلان )می گویند، جمع می گردد.

ابتدا نخ را یک لا می کنند و سپس بر حسب ضرورت آن را تاب داده وتعداد لای آن رادو لا و یا بیشتر می کنند. در ریسیدن نخها با دست نمی توان نخی یکدست و یکنواخت به دست آورد بنابراین ضخامت نخها یکسان نبوده و همین امرموجب بافتی زیبا بر سطح پارچه می گردد. . ظرافت نخ ها بستگی به مهارت ریسنده دارد هر چه مهارت بیشتر باشد نخ ظریفتری تهیه می گردد.

 

ابزار مرحله ماسوره پیچی

 

دستگاه ماسوره پیچ(چره) که برای ریسیدن ، تاباندن، چند لایه کردن و همچنین ماسوره پیچی استفاده می شود که خود شامل قطعاتی مانند چرخ(پره)،دسته برای چرخاندن پره ومحل قرارگیری دوک که در مقابل پره قرار دارد و به وسیله نخی ضخیم به پره متصل است و با چرخاندن دسته پره به حرکت در آمده و باعث به حرکت درآمدن دوک می شود…

 

ابزارهای مرحله بافت پارچه:

 

شانه ورد ، دفتین، پدال(پا کتل)،ماسوره،ماکو،نورد، متید،عروسک ، قرقره

شانه :ابزاری است از اجزای دستگاه بافت دارای تیغه هایی که غالبا از جنس نی می باشد که در برخی مناطق از فلز تهیه می گردد و کلیه تار ها از لابلای آن عبور داده می شود.برای بافت چادر شب از هر تیغه دو نخ رد می کنند. وظیفه شانه محکم کردن پود در بین تار ها می باشد که موجب می شود پارچه به صورت بافتی منسجم و یکنواخت تهیه گردد.

دفتین : جعبه چوبی که شانه داخل آن قرار می گیرد و دارای بازو هایی است که به قسمت بالای دستگاه متصل می شود و حرکت رفت و برگشت دارد. دفتین کمک می نماید تا پس از هر بار عمل پود گذاری به آخرین رج بافته شده ضربه زده و باعث در هم تنیده شدن تار و پود گردد.

ورد:از اجزای دستگاه بافت است که شامل دو عدد نی ( قمیش) به موازات هم می باشد که توسط رشته نخ هایی به طرز خاصی به هم بافته شده است . در هر بافت از دو یا چهار ورد استفاده می گردد. وظیفه وردها، ایجاد فاصله بین تار های زیر و رو و تعیین کننده نقش و نوع بافت پارچه می باشد .

پدال( پاکتل): دو تخته ای که در زیر پای بافنده قرار دارد و بوسیله ی نخ محکم یا طناب به ورد وصل است پدال نامیده می شود. بافنده با توجه به نوع بافت و نقش به آن فشار آورده و باعث بالا و پایین رفتن ورد ودر نتیجه تارها می گردد.(عکس ۶)

متید(ارج): از اجزای دستگاه بافت می باشد که شامل دو چوب کوچک است که در دو طرف آن سوزن یا تیغه هایی فلزی چنگک مانند دارد و به لبه پارچه وصل می شودو مانع از جمع شدن عرض پارچه می شود.

عروسک و قرقره : در بالاترین قسمت دستگاه قرار دارد که توسط نخ محکم یا طناب به وردها متصل می باشد. با فشردن پدال، ورد متصل به آن نیز به پایین کشیده می شود. در واقع وظیفه آن سهولت در به حرکت در آمدن ورد و پدال می باشد..

نورد: که در جلوی بافنده قرار دارد و وظیفه آن پیچیدن پارچه پس از هر چند سانت بافت به حول آن می باشد.

ماسوره: قعه ای است کوچک و از جنس چوب و یا نی شبیه به قرقره که نخ پود به دور آن پیچیده می شود ( اخیرا اجنس پلاستیکی آن متداول شده است)و داخل ماکو قرار می گیرد.

ماکو: ابزاری است چوبی و لوزی شکل ، که قسمت داخل آن محفظه ای جهت قرار دادن ماسوره تعبیه شده است . ماکو در سهولت عبورنخ های پود در بین تار به کار می رود.

 

شیوه تولید

 

چله کشی: پس از تهیه نخ ها ، بر روی زمین، چوب میخهای بلندی را به شکل چهار ضلعی قرار می دهند. درازای آن حدود ۱۵ تا ۲۰ متر می باشد . این کار با مهارت شخص چله دوان صورت می پذیرد تا ترتیب زیر و رو ی نخ ها به هم نخورد. نخ ها ی چله با توجه به کاربرد پارچه، گاه دارای نخ های رنگی متعدد و گاه یک رنگ استفاده می شود. نخ به دور اولین چوب میخ گره زده شده و به دور چوب میخهای دیگر به صورت زیر و رو عبور داده می شود تا یک ضربدر به شکل ۸ ایجاد گردد.که عمل بافت بر روی تار ها صورت گیرد. نقش این پارچه با تعداد تارو پودهاو ترتیب و تغییر رنگ آنها شکل می گیردو عرض آن بین ۳۰تا ۳۵ سانتی متر می باشد.

پس ازچله کشی ، تار ها را برروی دستگاه قرار می دهند، سپس ورد کشی کرده و از شانه عبور داده و به نورد جلوی بافنده وصل می گردد. برای بافت، ابتدا لازم است هماهنگی بین دست و پای بافنده ایجاد گردد. وردها با فشردن پدالها به حرکت در آمده وتار ها جابجا شده و دهنه کار ایجاد می گردد. برای اینکه بافنده در حین بافت موجب اشتباه نشود با فشردن پای راست ، ماکو را با دست راست داخل دهانه کار سر داده و دفتین را به حرکت درآورده و یک بار با آرامی ضربه وارد کرده سپس ضربه ای محکم تر جهت در هم تنیده شدن تار و پود می زنند. برای اینکه لبه پارچه کج نشود از وسط دفتین که معمولا دارای علامتی است، دفتین می زنند علت آن اینست که به یک میزان ضربه به سطح پارچه وارد می شود.