آینه کاری

 

 

 

 

تاریخچه

 

احتمالاً آینه یکی از نخستین ابزارهای دست ساخته آدمی است که با شناخت فلز و توانایی در پرداخت آن ساخته شده است.» (ریاضی، ۱۳۷۵ ، A) در قرآن کریم نیز در سوره ی یوسف (ع) به آینه اشاره می شود. می توان گفت با کشف آتش انسان را نسبت چگونه می توان از ذوب نمودن ریگ سفید رودخانه ای (سیلو) گلبولهای شیشه را به دست آورد.

در سده ی ۱۳ ق/۱۹ م که آینه کاری رواج و رونق و ظرافت و دقت بیشتری یافت، جامهای نازک آینه کاری در آلمان ساخته و به ایران فرستاده می شد. این جامها را آینه کاران ایرانی می توانستند به آسانی به اشکال هندسی دلخواه ببرند و به کار ببرند. در آغاز آینه کاری به صورت نصب جامهای یک پارچه بر بدنه بنا معمول بود. در چهل ستون اصفهان بر دیوار سر حوض، آینه ای بزرگ و شفاف نصب کرده بودند که «آینه چهل ستون نما»، یا «جهان نما» نامیده می شد و بزرگی و روشنی آن بدان حد بود که تصویر مردمی که از «درب» وارد می شدند، در آینه دیده می شد. سپس قطعه های آینه به تدریج کوچکتر گردید تا آنکه در پایان سده ی ۱۳ق/ ۱۹م قطعه های کوچک آینه به شکل مثلث، لوزی، شش گوش و جز آن درآمد و هنرمندان آنها را به صورت الماس تراش به کار می برند.

 

آینه کاری در قزوین

 

آینه کاری از هنرهای بسیار قدیمی در ایران است که کاوشهای باستان شناسی گواه این مطلب می باشد. بازیافته های باستان شناسی در ایران نشان می دهد مردمی که در هزاره ی ۴ ق.م در سیلک کاشان می زیسته اند از آینه سازی آگاهی داشته اند. این آینه ها گرد و از مس و تقریباً به شکل صفحه محدب بودند. آینه های مسی دسته داری نیز در کاوش های دشت لوت به دست آمده که متعلق به هزاره ی ۳ ق.م است. با آغاز دوره ی مفرغ در پایان هزاره ی ۳ ق.م آینه های مفرغی جایگزین آینه های مسی شد. در کاوشهای شوش، تپه حصار دامغان، تپه ی خورویش (بین استان تهران و قزوین)، املش گیلان و نیز در میان برنزهای لرستان به اینگونه آینه ها دست یافته ایم که همانند آینه های مسی برخی دسته دار و بعضی پایه دارند. و یکی از علل استفاده از آینه از دیرباز تا کنون این است که آب و آینه همواره نزد ایرانیان به صورت دو نماد پاکی، روشنایی، بخت، راستگویی و صفا شمرده شده است. اما کاربرد آینه در ادوار گوناگون متحول شده است. اما استفاده از آینه در بنا نیز پیشینه ی بسیار دارد. «بنابر مدارک موجود، گویا برای نخستین بار آینه در تزئین بنای دیوان خانه شاه طهماسب صفوی در قزوین به کار گرفته شده است.» (ریاضی، ۱۳۷۵، ۱۱) خواجه زین العابدین علی عبدی بیگ نویدی شیرازی در کتاب «دوحه الازهار» که پیش از سال ۹۵۵ ق سروده شده در صف دیوانخانه ی قزوین اشعار بسیاری دارد. و در همین منبع آمده است که پیشینه ی کاربرد آینه در بنا حداقل به نیمه ی سده ی ۱۰ ق / ۱۶ م می رسد. پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در این شهر و شهرهای دیگر ایران چون بهشهر گسترش یافت و در تزئین بسیاری از کاخهای دوره ی صفوی که شمار آنها به نوشته شاردن تنها در اصفهان به ۱۳۷ دستگاه می رسید، از این هنر بهره گرفته شد. که در این میان «آینه خانه» از همه مشهورتر بود. «آینه خانه» به روزگار پادشاهی شاه صفی در کنار زاینده رود ساخته شد. اما این هنر در دوره ی قاجار مورد استفاده بیشتری قرار می گیرد که در قزوین نیز در بناهای بسیاری نمونه های آینه کاری مشاهده شده است که از آن میان حسینیه ی امینی ها و بنای متبرک امام زاده حسین درخشش بسیاری دارد و  در پایان سده ی ۱۴ ق/ سده ۱۹ م این هنر به گونه ای محسوس از محدوده ی اماکن مقدس و کاخها بیرون آمد و به صورتی گسترده حتی در بعضی خانه های مسکونی و مراکز عمومی چون تئاترها، رستورانها، مهمانخانه ها، فروشگاهها و آرامگاههای خصوصی و جز آن به کار گرفته شد.

 

طرحهای رایج در آینه کاری

 

رایج ترین طرحها در آینه کاری مشهور به «گره» است که از نظر گوناگونی اشکال و تنوع و کاربرد آن در رشته های مختلف هنر ایران، در نوع خود مانند ندارد. طرحهای دیگر چون قاب بندی به شیوه های گوناگون و یا ترکیب و تلفیقی از آنها شمسه، ترنج، لچک، قطار سازی، اسلیمی، مقرنس، نیم گره های گود که به کاسه مشهورند.

متداول بوده و اکنون معمول است. در مواردی که در آینه کاری قطعه های بزرگ آینه به کار می رفت نیز معمولاً سطح کار را با رنگ سفید نقاشی می کردند و طرحهای متنوع بر آن پدید می آورند. در سالهای اخیر نوعی آینه کاری با شیشه های رنگارنگ که طرح آن بیشتر شامل گل و بوته، ترنج و نیم ترنج و جزء آن است، متداول گشته که برخلاف شیوه سنتی که قطعات آینه همگی هندسی و گوشه دار است، آینه و شیشه های به گونه منحنی و گرد یا بادامی و جزء آن بریده می شود و به کار می رود. این شیوه آینه کاری توام با شیشه را «یاقوتی»می خوانند.

اما گاهی قابهای تشکیل دهنده سقف تنها از آینه های مستطیل شکل شامل می شد و بازتاب تصویر دیوارهای آینه کاری شده و اشیای داخل تالار و نقش های رنگارنگ قالی کف تالار و دیگر اشیا تالار را در خود داشته و منظره ای دلپذیر پدید می آورد. سقف «تالار آینه» کاخ گلستان یکی از بهترین نمونه های این گونه آینه کاری است. اما به طور کلی اوج آینه کاری در عصر صفوی و قاجار است از این نمونه در شهر قزوین یافت می شود.

که در چند بنا بسیار چشم گیر شد که نام دو بنا پیشتر ذکر شد که عبارت بودند از آینه کاری بنای امام زاده حسین (ع)، آینه های زیبای حسینیه ی امینی ها، و بنای دیگر که قابل ذکر است امامزاده اسماعیل (ع) است که بنایی در نزدیکی خیابان سپه۱قزوین است.

 

روش کار ( سطوح صاف)

 

تابلوهای آینه ای روش کار به این صورت می باشد که بر روی صفحه ای که اکثر اوقات گچی می باشد قطعات آینه را که براساس طرح مورد نظر با ابزاری به نام الماس تراش داده و به شکلهای گوناگونی که نقوش سنتی و هندسی ایرانی هستند، برش می دهند. به طور مثال، مثلث، لوزی، شمسه، طرقه، طبل، سرمه دان و . . .  سپس همانند پازل به شکل موزاییکی با چسب مخصوص این قطعات را در مکانهای از قبل تعیین شده قرار می دهند و از این نوع تابلوها امروزه در رستورانها و هتلها و تالارهای پذیرایی بیشتر استفاده می شود. اما به علت نادر بودن اساتید آینه کاری و شاید هزینه های گزاف و درآمدهای پایین و دگرگونی سلیقه ی مردم امروزه از این هنر کمتر در بنا استفاده می شود و بیشتر در اماکن متبرک و مقدس استفاده می شود.

 

روش کار (سقف)

 

اما شیوه ی کار در سقف بنا، به این صورت است که هر شبکه چند ضلعی بر طیق یک طرح هندسی ساخته می شود که با تقسیم دایره به اجزای مساوی تقسیم می شود. بسته به اینکه دایره ابتدا به سه، چهار یا پنج قسمت تقسیم شده باشد، پایه موزون [=ریتمیک] این شبکه مثلث متساوی الاضلاع مربع یا پنج ضلعی (ستاره پنج پر) و همچنین مضرب این اشکال یعنی شش ضلعی یا دو مثلث درهم، هشت ضلعی یا ستاره هشت پرو غیره خواهد بود. همچنین تشابهی آگاهانه و عامدانه میان تقسیم مکانی که متأثر از شبکه ستاره های چند ضلعی است و تقسیم زمانی که در بنیاد قرائت قرآن و همینطور در بنیاد شعر عربی قرار گرفته است، وجود دارد.